موازنه منطقهای بعد از انتخابات لبنان
علی قنادی
قطعاً ما به جز لبنان نمیتوانیم کشور دیگری در دنیا پیدا کنیم که با 4 میلیون جمعیت و 10452 کیلومتر مربع مساحت، انتخاباتی با اهمیت انتخابات امروز (هفتم ژوئن) داشته باشد.
قطعاً ما به جز لبنان نمیتوانیم کشور دیگری در دنیا پیدا کنیم که با 4 میلیون جمعیت و 10452 کیلومتر مربع مساحت، انتخاباتی با اهمیت انتخابات امروز (هفتم ژوئن) داشته باشد. بیش از هفت مقام بلندپایه آمریکایی طی کمتر از دو ماه به طور متناوب به بیروت سفر کردهاند و دهها سفیر از عربستان، سوریه، قطر، ایران و چندین کشور دیگر با طرفهای لبنانی درباره انتخابات رایزنی کردهاند. طبق تخمین نیویورک تایمز، انتخابات لبنان یکی از پرهزینهترین انتخابات دنیاست. سرانه هزینههای صرف شده برای انتخابات به ازای هر لبنانی چیزی حدود 800 دلار است و میزان پولهای خارجی که برای تأثیرگذاری بر بازیگران داخلی تزریق میشود، احتمالاً با هیچ کدام از انتخابات خاورمیانه قابل مقایسه نیست.
چرا انتخابات هفت ژوئن این قدر اهمیت دارد و تأثیر آن بر تحولات منطقهای چیست؟ هیچ نظرسنجی قابل اتکایی برای ارزیابی نتیجه انتخابات امروز وجود ندارد، ولی همه شواهد و قراین میدانی نشان میدهد که گروههای 8 مارس به رهبری حزبالله برنده انتخابات خواهند بود. البته تقسیمات جمعیتی در لبنان اجازه نخواهد داد گروههای 8 مارس در مقابل غربگرایان 14 مارس اکثریت غالب داشته باشند و حق وتوی مخالفین بر کابینه آینده حفظ خواهد شد، ولی همین اکثریت نسبی، اثر زیادی بر معادلات خواهد داشت.
برای اولین بار از زمان جنگ 33 روزه تابستان 2006، موازنه قدرتی که تحولات خاورمیانه را به سود حزبالله و متحدینش تغییر داد، در ساختارهای داخلی لبنان نیز رسوخ خواهد کرد. اعتراضهای زنجیرهای گروههای 8 مارس بعد از جنگ 33 روزه و استعفای وزرای مخالفین، دولت سنیوره را فلج کرد ولی هیچگاه باعث نشد نظم جدیدی که بعد از جنگ تابستان 2006 خاورمیانه را فرا گرفت، به ساختارهای داخلی لبنان رسوخ کند.انتخابات جاری به فاصله 3 سال، این نظم را به ساختارهای داخلی دیکته خواهد کرد.
بعد از هفت ژوئن کنترل گروههای 8 مارس بر ساختارهای امنیتی بیشتر خواهد شد و حزبالله و متحدینش با دست بازتری سیاست خارجی چند پاره لبنان را اجرا خواهند کرد. نقش آمریکا و عربستان در سیاست خارجی لبنان کمرنگتر میشود و ایران و سوریه اولویت جدیتری در سیاست خارجی دولت جدید پیدا خواهند کرد. دولت 8 مارس احتمالاً به نحو جدیتری وارد حلقه متحدین ایران – سوریه و حماس میشود و اثرگذاری این حلقه برتحولات منطقهای افزایش پیدا خواهد کرد. به عبارت دیگر، باز هم اگر از نقطهنظر موازنهای به تحولات خاورمیانه نگاه کنیم، انتخابات لبنان و برنده شدن احتمالی حزبالله و متحدینش، توازن قدرت شامگاه پایان جنگ 33 روزه را یک گام دیگر به سود حلقه تهران – دمشق – غزه جلوتر خواهد برد. در سایه مواضع روسیه، فرانسه و حتی آلمان در آستانه انتخابات لبنان، دولت آقای اوباما بعد از انتخابات امروز مجبور است بحث تعامل با حزبالله را به نحو جدیتری مدنظر قرار دهد و حتی پذیرش رسمی حماس در نظم خاورمیانهای، به طور برجستهتری در محافل بینالمللی مطرح خواهد شد. قدرت چانهزنی سوریها در سایه نتایج انتخابات بیشتر خواهد شد و ایران با دست بازتری به سمت تعامل با دولت اوباما گام خواهد برداشت، ولی در مقابل شرایط امنیتی در سایه دولت جدید در بیروت، برای اسراییلیها دشوارتر میشود.
با وجود این، نباید داستان لبنان را تمام شده تلقی کرد. گروههای 14 مارس از رأی نسبی لازم برای وتوی کابینه و تصمیمات آن برخوردار خواهند بود و همچنان احتمال بیثباتی در ساختارهای سیاسی در بیروت وجود دارد، به خصوص آنکه سعد حریری، رهبر جریان 14 مارس چند بار تأکید کرده با دولتی که حزبالله رهبری آن را بر عهده داشته باشد، ائتلاف نخواهد کرد. ولی بیثباتی دولت با سه سال گذشته قابل مقایسه نخواهد بود.